**این داستان واقعی است و چند وقت پیش اتفاق افتاده است**
چند وقت پیش پیرزن و پیرمردی سر میدان رفتن و گفتند سه گارگر میخوایم ولی بیشتر از20000تومان دستمزد نمیدیم- آخه مزد کارگر دست کم 40000تومان هستش- کسی زیاد نمیخواست بره چون دست مزدش خیلی پایین بود ولی سه نفر با لباس های کهنه از ناچاری وبیکاری و بی پولی قبول کردند. کارگرها سوار ماشین شدند و به خانه پیرزن وپیرمرد رفتند، گارگرها آماده کار بودند ومنتظر بودند که ببینند کارشان چیست که در این هنگامی که در خانه نشسته بودند پیرزن و پیرمرد از آنها با میوه و شیرینی پذیرایی مفصل کردند بعد هم به آنها ناهار دادند جالب تر از همه به هریک از کارگران2میلیون تومان پول نیز دادند!
بعدها مشخص شد که این پیرزن و پیرمرد برای رفتن حج اسم نوشته بودند و بعد از اتفاقاتی که اخیرا افتاد، پولشون را پس گرفتند و قسمتی از آنرا به این کارگرانی که برای بدست آوردن تنها اندکی پول حاضر بودند ضرر کنند دادند.
آیا ارزش این کار کمتر از حج است؟
.ممنون میشم دیدگاهتونو در مورد این مطلب بنویسید.
جالب بود عالیییییییییی خیلی قشنگ بود خیلی قشنگ بود...آفرین<img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(25).gif" width="18" height="18"> برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
پاسخ:خواهش میکنم
پاسخ:ممنون
حاجی میره مکه و همسایه اش گشنه میخوابه
پاسخ:آره حرف قشنگ زدی
پاسخ:خواهش میکنم
قابلی نداشت
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
عالییییییییییییییییییییییییی بود
پاسخ:ممنون